چرا بعضی از مردم معتاد خرید نوشت افزارند؟
نوشت افزار مثل لیموناد است!
فرض کنید که از بیابان صاحارا میگذرید. واقعاً تشنه شدهاید و تا چشم کار میکند آبی به چشمتان نمیخورد. خورشید میدرخشد. ماسهها سوزاناند. شترتان به شما پشت کرده و رفته. لبهایتان ترک خورده. سرتان درد میکند و چشمانتان تار شده. ناگهان از ناکجا یک بطری لیموناد ظاهر میشود. نوشیدنی لیمویی در این موقعیت یک نوشیدنی لیمویی ساده نیست. یک معجزه است.
خرید نوشت افزار برای معتادان آن، درست مثل این لیموناد است!
من نمیتوانم دلایل روانشناسی پشت این مسئله را بررسی کنم. تمام چیزی که میتوانم توضیح دهم عشق و شادی بیحدم برای خرید نوشت افزار است.
من عملاً کاربردی برای نوشت افزار در زندگی روزمرهام ندارم. ولی دو دسته خودکار و اندازه نیاز یک کلاس دفترچه در طول سالها خریدهام که هیچ وقت استفاده نکردهام. هدفی برای خرید نوشت افزار در زندگی من دیگر وجود ندارد. پس برای چیست که من هنوز کلکسیونی از مداد و دفتر و… دارم؟
دستهای از دفترهای مختلف آبی، مشکی، قرمز، خودکارهای آبی و سبز، چندین دفتر سررسید و برنامهریزی، استیکرهای رنگارنگ، نوار چسبها، هایلایترها، ماژیکها، دفترچههای جیبی، مداد و پاککن و تراشهای مختلف. فکر میکنید چقدر از اینها استفاده میکنم؟ شاید سالی یک بار.
۱. خرید نوشت افزار براق و نو یک لذت است
بچهها چیزهای براق و نو را دوست دارند. نوشت افزار این خصوصیات را دارند. در کودکی برای شروع سال تحصیلی هیجانزده میشدیم. شروع سال تحصیلی همراه خرید نوشت افزار است.
خریدی که مخصوص ماست. خرید در فروشگاه نوشت افزار شبیه سوپر مارکت و خریدهای خستهکننده هرروزه نیست. ما در این خرید انتخابکننده بودیم؛ پدیدهای که به ندرت در کودکی اتفاق میافتد.
رنگ یک دفتر جدید و برق یک جامدادی تازه، برچسبهای کارتونی تازه برای اینکه اسممان را روی کتابها و دفترها بنویسیم و… .
۲. خرید نوشت افزار برای شروعی تازه
اولین حسی که خرید نوشت افزار با خودش همراه میآورد، حس شروع تازه است. کمتر بچهای پیدا میکنید که بخواهد با کتابهای درسی تازهاش جلوی بقیه شوآف کند. چیزی که برای نمایش و پز دادن به بقیه دارد، وسایل تازه مدرسهاش است، همین کیف و جامدادی و خودکار و مداد و به طور کلی نوشت افزار. چیزهایی که دوستشان دارد و در خریدش حق انتخاب داشته، چیزهایی هیجانانگیز.
۳. نوشت افزار چشمنواز
یادم میآید که در کودکی جمع کردن نوشت افزار قشنگ انگار مخصوص دخترها بود. چون عرف این بود که جامدادیهای ساده با چهارتا مداد و خودکار معمولی، با خرده مدادتراشها و آدامسهای جویده شده، پسرانه باشند. در مقایسه با کلیشه جامدادی دخترانه که همه چیزش چشمنواز است. تنوعی از رنگ و شکل و سایز که مرتب کنار هم هستند؛ یک سرزمین عجایب.
به خانه میرفتیم و همه آن نوشت افزار جذابی که دیده بودیم را از والدین درخواست میکردیم. ولی جواب دردناک این بود که این جور نوشت افزار مال دخترهاست! همین باعث شده که در بزرگسالی چشممان از دیدن و خریدن نوشت افزار رنگی سیر نمیشود.
۴. خرید نوشت افزار مثل یک عادت
به یاد بیاورید همه برنامهریزیهای دقیقی که قبل از امتحانات برای درس خواندن میکردیم و بیشترش هیچ وقت اجرا نمیشد. پس چرا هر بار با جدیت آن جدولهای زمانی دقیق را درست میکردیم؟
جدول برنامهریزی به ما حس آماده بودن و استفاده سودمند از زمان میداد. انگار که واقعاً داریم کارمان را درست انجام میدهیم. نوشت افزار هم حس مشابهی برای ما ایجاد میکند. همانطور که قبلاً هم گفتیم، خرید نوشت افزار تازه در ناخودآگاه ما شبیه آماده شدن برای کاری تازه است.
بسیاری از مردم از جمله من، علاقه دارند برای آغاز یک پروژه، نوشت افزار تازه، زیبا و هیجانانگیز بخرند. حتی اگر در طول زندگیشان انباری از نوشت افزار خریده باشند و احتیاجی به خرید نوشت افزار تازه نداشته باشند.
خلاصه اینکه بعضی از مردم معتاد به خرید نوشت افزار هستند چون به صورت ناخودآگاه به آنها حس شروع تازه، شادی و آمادگی برای کار میدهد و همچنین از لحاظ زیباییشناسی چشم نواز است.